رادین بالاخره موهای خوشگلشو کوتاه کرد
دیروز شنبه بیست و سوم خرداد ماه رادین عسلی بهمراه بابا رضا و بابا جون اسماعیل رفت آرایشگاه تا موهای فرفری نازشو کوتاه کنه. اصلا فکر نمیکردم که به این راحتی قبول کنه بره آرایشگاه. چون تا مدتها به شدت از آرایشگاه میترسید. قبلا دوبار به آرایشگاه رفته بود وقتی یکساله شد و وقتی یکسال و هفت ماهه شد برای عروسی عمه سارا. اما هردوبارش به شدت ترسید و گریه کرد و بار دوم توی سالن آورد بالا. اما این مدت چون خودم توی خونه موهاشو کوتاه میکردم ترسش ریخته بود و براحتی اجازه اینکارو میداد. گاهی حتی خودش پیشنهاد میداد که موهاشو کوتاه کنم. تا اینکه اونروز وقتی بهش گفتم همراه بابا جون برو موهاتو کن رفت. وقتی برگشتن قبل از اینکه بیان داخل به بابایی گفتم کوتاه کرد...
نویسنده :
مامان مهرناز و بابا رضا
10:40